ای امام مهربانی ها، رضا(ع)
غصه دارت آسمانی ها، رضا(ع)
در عزایت دیده بارانی شده
دل به یاد تو خراسانی شده
اشک غم جاری ز چشم مادرت
داغ هجرانت به دوش خواهرت
ای شده مسموم از زهر ستم
خواهرت معصومه(س) می میرد ز غم
ای شفیع شیعه هنگام معاد
کاش بر بالین تو بودی جواد(ع)
ای که از زهر جفا جان داده ای
روی خاک حجره ات افتاده ای
سوخته از زهر کین بال و پرت
نیست غمخواری به بالای سرت
مانده ای خیره به در مولا چرا؟
نیست بر دردت مگر آقا دوا؟
رفته بالا گر چه آقاجان تبت
نیست بالای سر تو زینبت
در غریبی تا که بی یاور شدی
تشنه لب بی یار و آب آور شدی
چاره ای بر درد و اندوهت نبود
بر سرت اما نخورد از کین عمود
گر به بالای سرت مادر نبود!
پهلویش از ضرب در بشکسته بود
کاش بودی یاور و یاری تو را
وقت جان دادن مددکاری تو را
در خراسان کوچه و بازار نیست
بهرت اما زینب(س) غمخوار نیست
دوری از یاران و از خاک وطن
بر تنت مانده است اما پیرهن
گر کنارت نیست آقا خواهرت
نیست عریان در بیابان پیکرت
تو غریب و یاورانت از تو دور
راس خونینت نرفته در تنور
آب سقا خانه ات آب مراد
تشنه لب ماندی کسی آبت نداد
کرسی و عرش خدا منبر شده
روضه خوان جبریل و پیغمبر(ص) شده
حضرت زهراست گریان از غمت
عرشیان زار و پریشان از غمت
وحی حق بی تو ندارد کوثری
دل غمین شیعه ی اثنی عشری
داغ تو داغی است سخت و جاودان
در غمت نوح نبی شد نوحه خوان
تا ابد نالند از غم قدسیان
دست غم دارند بر سر مؤمنان
تا خدای تو خدایی می کند
شیعه هم نوحه سرایی می کند